تاریخچه تیم ایران

تاریخچه تیم ایران

لقب: یوزهای ایرانی

افتخارات تیمی:

 3 قهرمانی متوالی (1968، 1972، 1976)، چهار مقام سومی (1980، 1988، 1996، 2004) و یک حضور در نیمه نهایی 2019 (بازی رده‌بندی انجام نشد) جام ملت‌های آسیا 

 3 مدال طلا(1974، 1990، 1998) و 2 مدال نقره(1951، 1966) بازی‌های آسیایی

تعداد حضور در جام جهانی: پنج بار

اسطوره ها: ایرج دانایی فر، علی پروین، ناصر حجازی،سیروس قایقران، احمدرضا عابدزاده، مهدی مهدوی کیا، علی دایی، علی کریمی، خداداد عزیزی، وحید هاشمیان، جواد نکونام، مسعود شجاعی و... 

استادیوم: ورزشگاه آزادی تهران (گنجایش: 78،116 نفر)

 پیشینه ورود فوتبال به ایران به اواخر قرن سیزده خورشیدی و اوایل قرن چهارده باز می‌گردد، جایی که انگلیسی ها هر ساله تعدادی توپ به ایران می‌آوردند و سرگرم بازی می‌شدند. تعدادشان همیشه برای تشکیل دو تیم کافی نبود و از جوانان ایرانی که مشتاقانه به این پدیده جدید مینگریستند، برای تکمیل دو تیم استفاده می‌کردند. رفته رفته جوانان شيفته هیجان و سادگی و ارزانی فوتبال شدند. این ورزش فراگیر شد و تیم‌هایی با عنوان تیم منتخب تهران نیز تشکیل شدند. اولین سفر تیمی از ایران به خارج از مرزهای کشور با دعوت اتحاد جماهیر شوروی پس از تاج گذاری رضا شاه در سال 1304 رقم خورد و با 2 شکست و 1 تساوی به پایان انجامید.

تشکیلات دولتی ورزش ایران در سال 1313 ترکیب سازمانی یافت. علی‌اصغر حکمت به دستور رضا شاه سازمان پیشاهنگی و تربیت‌بدنی ایران را بنیان گذارد و در زمان مدیریت خود زمین و ساختمان ورزشگاه امجدیه را تهیه کرد و در سال 1318 به دست حسین صدقیانی به بهره برداری رسید.

 اولین سفر رسمی تیم ملی ایران در شهریور 1320 و به دعوت دولت افغانستان برای حضور در جام استقلال افغانستان صورت پذیرفت. سرمربی این تیم حسین صدقیانی بود و بیشتر بازیکنان این تیم از فوتبالیست‌های مشهدی- به دلیل نزدیکی به مرزهای افغانستان - و به همراهی تعدادی از بازیکنان اهل تهران بودند. بازیکنان تیم ملی در کابل خبر هجوم نیروهای متفقین به ایران را دریافت کردند. چهل سال بعد نیز تيم ملی ایران به رهبری حسن حبیبی در کویت خبر هجوم نیروهای عراقی به ایران را دریافت کرد. بازگشت تیم ملی از افغانستان مصادف با تبعید رضا شاه بود و فوتبال ایران هم با رفتن رضا شاه پوست انداخت. 

 با پایان اشغال ایران در 1325 و بازگشت کشور به شرایط عادی، کشور ایران برای نخستین بار جهت حضور در مسابقات المپیک 1948 لندن اعلام آمادگی کرد، اما پیش شرط حضور در این تورنمنت مهم داشتن فدراسیون‌های ورزشی مستقل بود؛ بنابراین فدراسیون‌ها و از جمله فدراسیون فوتبال در سال 1325 تشکیل شد که علی کنی نخستین رئیس آن بود. یک سال بعد و در ژانویه 1948(بهمن 1326) فدراسیون فوتبال ایران به عضویت فیفا درآمد.

 تیم ملی فوتبال ایران سه دوره به المپیک راه یافته است(المپیک 1964 توکیو، المپیک 1972 مونیخ و المپیک 1976 مونترال). مهم‌ترین عنوان کسب شده تیم ملی به فوتبال بازی‌های المپیک تابستانی 1976 مونترال برمی‌گردد که با صعود از گروه خود به‌عنوان تیم دوم، وارد 1/4 نهایی و هشت تیم برتر شد. حضور در این المپیک و دو بازی خوب برابر لهستان و شوروی که از بهترین تیم های اروپای شرقی به شمار می‌رفتند، جایگاه ایران را به عنوان قدرت برتر آسیا تثبیت کرد. 

ترکیب ایران در المپیک 1976 مونترال

 ایران المپیک 1980 مسکو را به دلیل وقوع انقلاب از دست داد و پس از آن تا به امروز در رشته فوتبال موفق به صعود به المپیک نشده است. 

بیشترین بازی در تیم ملی در اختیار جواد نکونام با 151 بازی و بیشترین گل ملی به علی دایی با 109 گل تعلق دارد. 

بازی‌های آسیایی

بازی‌های آسیایی نخستین رقابت بین‌المللی و معتبری بود که تیم ملی فوتبال ایران در آن‌ها شرکت کرد. ایران در اسفند 1329 در نخستین دوره بازی‌های آسیایی در دهلی‌نو حاضر شد و موفق شد تا دیدار فینال پیش برود اما در گام آخر مغلوب هند، تیم میزبان شد تا به مدال نقره بسنده کند. اما آن درخشش گذرا بود و ایران در بازی‌های آسیایی 1958 توکیو با دو شکست سنگین پنج بر صفر برابر کره جنوبی و چهار بر صفر مقابل رژیم غاصب صهیونیستی به خانه بازگشت. در بازی های آسیایی 1966 بانکوک، ایران در دیدار نهایی مقابل برمه یک بر صفر شکست خورد و در سکوی دوم ایستاد. نخستین قهرمانی ایران نیز در بازی های آسیایی 1974 به میزبانی ایران به دست آمد. تیم ملی با مربی‌گری فرانک اوفارل ایرلندی پس از سرگروهی و صعود به فینال، در بازی نهایی برابر رژیم غاصب صهیونیستی با گل به خودی بازیکن حریف پیروز این بازی خشن و پر از درگیری شد.

دوران پس از جنگ، عصر بازگشت فوتبال ایران به عرصه بین‌المللی بود. پیروزی غیر منتظره در مسابقات آسیایی 1990 پکن با علی پروین و با پنج پیروزی پیاپی، فوتبال ایران را به تکاپویی دوباره وا داشت.

تیم ملی ایران در بازی های آسیایی 1990

دو قهرمانی بعدی ایران در سال های 1990 پکن و 1998 بانکوک به ترتیب با هدایت علی پروین و منصور پر حیدری به دست آمد. پس از بازی‌های آسیایی سال 2002 تیم زیر 23 سال در این بازی‌ها شرکت می‌کند.

ایران از نخستین دوره بازی‌های آسیایی در 1951 تا به حال سیزده بار با تیم بزرگسالان و چهار بار با تیم امید در این رقابت‌ها شرکت کرده‌است و با چهار قهرمانی، دو مقام دومی و یک عنوان سومی پرافتخارترین تیم این بازی‌ها محسوب می‌شود.

جام ملت‌های آسیا

اولین حضور تیم ملی ایران در جام ملت‌های آسیا به سال 1968 و به میزبانی تهران بازمی‌گردد. در چهارمین دوره از رقابت‌های جام ملت‌های آسیا، مقتدرانه قهرمان شد و در هر 4 دیدار خود پیروز شد تا با 8 امتیاز قهرمان قاره آسیا شود.

در سال 1972 و به میزبانی بانکوک تایلند، 6 تیم به رقابت برای کسب عنوان قهرمانی پرداختند. ایران در گروه اول در کنار تایلند میزبان و عراق قرار گرفت و با دو پیروزی به عنوان تیم اول صعود کرد. سپس با دو پیروزی در مرحله حذفی از جمله پیروزی مقابل کره جنوبی در فینال ، ایران در جام ملت های آسیا 1972 به دومین قهرمانی متوالی خود دست یافت.

تیم ملی ایران در جام ملت های آسیا 1976

چهار سال بعد ابتدا لبنان میزبان مسابقات بود، ولی به علت جنگ داخلی میزبانی به ایران رسید و در اولین آوردگاه حشمت مهاجرانی، ایران برای سومین دوره متوالی و در سال 1976 عنوان قهرمانی قاره کهن را به دست آورد.

پس از سه دوره متوالی قهرمانی مقتدرانه تیم ملی ایران، با آغاز دهه هشتاد میلادی، دیگر ایران موفقیتی کسب نکرد و دوران سلطه اعراب و سپس ژاپن بر قاره کهن فرا رسید.

عربستان، کویت، ژاپن استرالیا و قطر به قهرمانی آسیا دست یافتند ولی در این مدت دست دو قدرت دیگر آسیا یعنی ایران و کره جنوبی از جام کوتاه ماند. 

جام جهانی

ایران برای نخستین بار با حشمت مهاجرانی طعم جام جهانی را چشید. در مسابقات مقدماتی جام جهانی 1978 آرژانتین، ایران توانست پس از حضور قدرتمند در مرحله اول مقدماتی به مصاف تیم‎‌های استرالیا، کره جنوبی، کویت و هنک کنگ برود. در این دوره نیز با کسب 6 پیروزی بدون شکست از مجموع 8 بازی و با اقتدار به جام جهانی آرژانتین راه پیدا کرد. در این جام تنها 16 تیم حضور داشتند و ایران با هلند، اسکاتلند و پرو هم گروه شد و با دو شکست و یک تساوی مقابل اسکاتلند به کار خود در این رقابت ها پایان داد.

تیم ملی ایران در جام جهانی 1978

ایران پس از در هم شکستن حریفان در مرحله نخست انتخابی جام جهانی 98، در مرحله بعد در حالی که تنها چند قدم با فرانسه فاصله داشت، بازی مقابل عربستان و قطر را در اوج ناباوری با شکست به پایان برد و پس از شکست ژاپن در پلی آف و برد مقابل استرالیا، به جام جهانی 1998 فرانسه راه یافت. حضور ایران در جام های جهانی با نام استرالیا پیوند خورده است. در مقدماتی جام جهانی 1974، تیم ملی نتوانست 3 گل خورده در زمین استرالیا را جبران کند و دو گل در خانه برای صعود کافی نبود. پس از این حذف تلخ، چهار سال بعد با تک گل غفور جهانی به آرژانتین سلام می‌کند و در قریب به بیست سال بعد، در خاطره انگیز ترین بازی ملی، با دو گل کریم باقری و خداداد عزیزی حماسه ملبورن رقم می‌خورد. 

احمدرضا عابدزاده در بازی ایران و استرالیا معروف به حماسه ملبورن

رقبای ایران، در گروه اف، تیم‌های آلمان، آمریکا و یوگسلاوی بودند. بزرگترین حاشیه حضور ایران در جام جهانی فرانسه بازی آمریکا و ایران بود، که از نظر سیاسی مشکلات بسیاری را با هم تجربه کرده بودند. با گل های استیلی و مهدوی کیا، اولین برد ایران در تاریخ جام جهانی به دست آمد اما با قبول شکست مقابل یوگوسلاوی و آلمان مانع از حضور ایران در مرحله بعدی شد. 

برانکو و گل نصرتی برابر بحرین، سومین حضور ایران در جام های جهانی را رقم زدند. شکست مقابل مکزیک و پرتغال، آرزوهای ایران برای نخستین صعود به دور حذفی را در جام جهانی 2002 بر باد داد و تساوی مقابل آنگولا، حکم اخراج برانکو از تیم ملی را امضا کرد. 

پس از ناکامی با مربیان داخلی و عدم صعود به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی، کی روش توانست در دو دوره پیاپی تیم ملی را به جام جهانی برساند. با 3 برد متوالی در 3 بازی آخر و کسب 9 امتیاز از این بازی ها، بلیط برزیل برای بازیکنان رزرو شد. تساوی بدون گل مقابل نیجریه، اولین کلین شیت ایران در جام جهانی را به نام علیرضا حقیقی ثبت کرد. بازی پایاپای مقابل آرژانتین و تک گل دقایق پایانی لیونل مسی باز هم امیدهای ایران را برای صعود کمرنگ کرد و با باخت مقابل بوسنی پایانی تلخ در برزیل رقم خورد. اما شاگردان کی روش بی دردسر به روسیه رسیدند و در گروهی سخت، با مراکش قهرمان آفریقا، پرتغال قهرمان اروپا و اسپانیای مدعی هم گروه شدند. برد دراماتیک لحظات پایانی مقابل مراکش با گل به خودی بازیکن حریف، و باخت نزدیک به اسپانیا سرنوشت صعود را به بازی پایانی کشاند. حتی کسب تساوی مقابل پرتغال و گرفتن 4 امتیاز نیز نتوانست حکم صعود به مرحله حذفی را صادر کند و ایران هنوز در این حسرت باقی ماند. مسعود شجاعی با حضور در سه جام جهانی در تیم ملی، از این حیث رکورد دار است. خاطره انگیزترین اتفاق جام جهانی 2018 مربوط به مهار پنالتی رونالدو توسط علیرضا بیرانوند دروازه بان تیم ملی ایران بود.

 


:: موضوعات مرتبط: ورزشی، ،
نويسنده : حسن طاوسی


خوش امد گویی

دانش اموزان کلاس هشتم خوش امدید



:: موضوعات مرتبط: درسی، ،
نويسنده : حسن طاوسی


هرم غذایی



:: موضوعات مرتبط: درسی، ،
نويسنده : حسن طاوسی


جالب جالب

مردی که سالانه فقط 10 بار غذا می خورد!


ما اگر روزانه سه وعده غذا نخوریم و روزی هشت لیوان آب ننوشیم ممکن است به آخر شب نرسیده راهی بیمارستان شویم. اما انسان هایی در دنیا هستند که تنها از هوا برای زنده ماندن استفاده می کنند.

به گزارش لقمه، هر انسانی برای ادامه زندگی نیاز به خوردن آب و غذا دارد. بدن ما برای آنکه بتواند حیاتش را ادامه دهد باید ویتامین های لازم را از طریق غذا دریافت کرده و به انرژی تبدیل کند. از طرفی دیگر انسان ها به دسته های مختلف مانند گوشت خوار یا سبزی خوار تبدیل می شوند.

"کاربای لانرول" با همه انسان ها متفاوت است چرا که یک انسان هوازی است. او می تواند از باد و هوا تغذیه کرده و انرژی لازم برای زندگی را دریافت کند. این مرد سالانه شاید کمتر از 10 بار غذا بخورد و به گفته خودش از آن لذتی نمی برد.



تا به حال انسان های بسیاری بوده اند که قصد زندگی هوازی را کرده اند و از غذا دست کشیده اند اما جانشان را در این راه از دست داده اند . ولی "کاربای" می گوید با همین حالت نزدیک به 5 سال است که زندگی می کند.

این مرد سریلانکایی می گوید در 16 سالگی به مواد مخدر دچار شده است اما توانست با همه مشکلات مواد را ترک کند و حال صاحب چندین مدال در رشته های ورزشی متفاوت شده است. او همیشه می گوید تمام پیشرفت های زندگی اش را مدیون رژیم غذایی عجیبش است.

او تنها کسی است که می تواند برای مدت 40 روز حتی آب هم ننوشد و تنها از هوا تغذیه کند. او همچنین توانسته است تنها با استفاده از آب، دوی ماراتن 31 کیلومتری را به پایان برساند. او در طول این مسابقه حتی لحظه ای استراحت هم نکرد.



:: موضوعات مرتبط: مقاله، ،
نويسنده : حسن طاوسی


هفت ماده غذایی برای تقویت سلامت جسمی

هفت ماده غذایی برای تقویت سلامت جسمی


این منابع غذایی سرشار از ویتامین ‍‍C و E ، آهن و کلسیم هستند.

به گزارش لقمه، در اینجا شما را با هفت ماده غذایی که تأثیر بسزایی در تقویت سلامت جسمی دارند آشنا می کنیم در ضمن این منابع غذایی سرشار از ویتامین ‍‍C و E ، آهن و کلسیم هستند.

 

1- اسفناج: از آنجایی که کالری اسفناج کم است حتما در رژیم غذایی خود قرار دهید.
تحقیقات نشان داده است که اسفناج در پیشگیری از ایجاد لکه ها و خالهای مربوط به سن، آب مروارید و تعدادی از سرطان ها و بیماری های قلبی و عروقی سهم بسزایی دارد شما می توانید در کنار غذایتان به صورت پخته یا به شکل خام اسفناج را مصرف کنید.


 
2- مغزها: مغز بادام، گردو منابع غنی از پروتئین فیبر و ویتامین E بوده همچنین سرشار از امگا 3 و آنتی اکسیدان هستند.مصرف خام مغز بادام و گردو بسیار مفید تر از بوداده آن است.

 

3-عسل: عسل ماده خوراکی نیست بلکه خواص درمانی زیادی نیز دارد.از گذشته برای تسکین گلو درد از عسل استفاده می شود .اما امروزه برای درمان زخم ها و مشکلات مربوط به معده و روده کاربردی است. عسل بر سطح آنتی اکسیدان های بدن اثر عالی دارد و بدن را از مضرات محیط مانند دود سیگار و مواد شیمیایی محافظت می کند.همچنین عسل موجب افزایش باکتری های روده می شود گفتنی است عسل هر چه تیره تر باشد آنتی اکسیدان آن بیشتر است.

 

4-ماهی سالمون: ماهی سالمون جزو ماهی های خوش طعمی است که سرشار از اسیدهای چرب امگا 3 است.این اسیدهای چرب برای سلامت قلب بسیار لازم هستند ماهی سالمون سر شار از پروتئین است و در موقع خرید دقت کنید که از نوع آزاد دریایی آن خریداری کنید.

 

5-جو دوسر: 10 سال پیش سازمان غذایی آمریکا تأکید کرد که مصرف فراوان جو موجب کاهش کلسترول می شود. فیبر موجود در جو دوسر در کاهش کلسترول و به خصوص LDL بسیار مؤثر است. توجه داشته باشید که با کاهش فقط یک درصد کلسترول ریسک سکته 1 تا 3 درصد کاهش می یابد.

 

6-شکلات تلخ: شکلات سرشار از آنتی اکسیدان های قوی است و نقش مؤثری در کاهش فشار خون دارد اما به دلیل وجود کالری زیاد باید سعی در کاهش مصرف شکلات تلخ داشت.

 

7-تمشک: تمشک تنها برای خوش طعم کردن مواد غذایی نیست.وجود مقادیر فراوان آنتی اکسیدان در تمشک باعث شده که این میوه مورد توجه قرار بگیرد.تمشک در کاهش بیماری های مرتبط با کهولت سن بسیار مفید است.



:: موضوعات مرتبط: درسی، ،
نويسنده : حسن طاوسی


تهیه زولبیا وبامیه خانگی برای ماه مبارک رمضان

روش تهیه زولبیا و بامیه خانگی


لقمه: زولبیا و بامیه یکی از انواع شیرینی ها است که معمولاً بیشتر مصرف آنها در ماه مبارک رمضان است.

مواد لازم برای شربت:

شكر                   2فنجان
آب                      یك فنجان
گلاب                   2 قاشق سوپخوری
زعفران حل شده    یك قاشق مرباخوری
آبلیمو                 یك قاشق مربا خوری


طرز تهیه شربت:
آب و شكر را روی حرارت ملایم قرار می دهیم تا بجوشد. بعد گلاب و زعفران را اضافه كرده، سپس آبلیمو را می ریزیم. پس از چند جوش، شربت آماده شده را از روی شعله بر می داریم.




مواد لازم برای تهیه زولبیا:

نشاسته                     200 گرم 
ماست                       180 گرم 
آرد                            20 گرم 
زعفران حل شده          یك قاشق سوپخوری 
روغن جامد                 یك قاشق چایخوری
جوش شیرین              یك دوم قاشق چایخوری
آب یا گلاب                  یك قاشق سوپخوری

 
طرز تهیه:
نشاسته و ماست را مخلوط كرده، چند دقیقه ای صبر می كنیم تا نشاسته در ماست خیس خورده و به راحتی حل شود. سپس آرد را اضافه می كنیم و با همزن خوب به هم می زنیم تا مایع زولبیا صاف و یكدست شود. روغن جامد را اضافه كرده و در حین به هم زدن آب یا گلاب را همراه با زعفران حل شده به مایع اضافه می كنیم و آن را در قیف مخصوص می ریزیم. در این مرحله جوش شیرین را هم اضافه می كنیم و مایع را خوب به هم زده، در حالی كه روغن روی شعله قرار دارد، زولبیا را توسط قیف در روغن كاملا داغ به صورت دایره های بزرگ و كوچك فرم می دهیم و بلافاصله پس از كمی سرخ شدن آنها را پشت و رو می كنیم.

زولبیاها را در شربت قرار می دهیم و پس از15- 10 دقیقه آنها را از شربت خارج كرده و در صافی قرار می دهیم تا شربت اضافه آن خارج شود. 





مواد لازم برای تهیه بامیه:

آرد                    200 گرم
آب                    300 گرم
تخم مرغ            3عدد
روغن جامد         یك قاشق سوپخوری
شكر                 نیم كیلو
نمك                  یك سوم قاشق چایخوری
آبلیمو                2 قاشق سوپخوری
گلاب                 به مقدار لازم
 

طرز تهیه :
آب را جوش آورده، با شعله ملایم آرد را اضافه می كنیم و مرتب به هم می زنیم تا خمیر تقریباً سفتی به دست آید. بعد روغن را اضافه كرده و مرتب به هم می زنیم ( در حدود 3-2 دقیقه )، به طوری كه خمیر به صورت یك تكه درآید. سپس بعد از كمی سرد شدن خمیر، تخم مرغ ها را یكی یكی اضافه می كنیم و خوب خمیر را ورز می دهیم تا خمیر نرم و لطیف شود. برای این كه بامیه رنگ زیباتری به خود بگیرد، بهتر است از شربت بامیه یك قاشق سوپخوری به خمیر بامیه اضافه كرده و با خمیر مخلوط كنیم. بعد خمیر را در قیف با ماسوره كنگره دار متوسط می ریزیم و سپس در روغن مایع سرخ می كنیم.

برای سهولت كار بهتر است روغن را كمی داغ كرده، بامیه ها را به وسیله دست و یا با قیچی مخصوص آشپزخانه در روغن ریخته، بعد آن را روی حرارت مستقیم قرار دهیم تا بامیه ها سرخ شوند. بامیه ها را در حین سرخ شدن مرتب به هم می زنیم تا به هم نچسبند و یك دست سرخ شوند. بامیه ها را در همان حال كه داغ می باشد، به شربت گرم اضافه می كنیم تا شربت را خوب به خود جذب كنند، در غیر این صورت بامیه ها شربت را جذب نخواهند كرد. اگر بامیه پس از چند ساعت شربت خود را از دست داد، علت آن رقیق بودن شربت می باشد.


نکته: برای سرخ كردن بامیه و زولبیا و گوش فیل از روغن مایع استفاده كنید، چون روغن جامد باعث سفت شدن آنها خواهد شد.



:: موضوعات مرتبط: مقاله، ،
نويسنده : حسن طاوسی


توصیه های غذایی در ماه رمضان

 

توصيه هاي سلامتي در ماه رمضان

 

 

برنامه غذايي ما در ماه مبارک رمضان نبايد نسبت به قبل خيلي تغيير کند و در صورت امکان بايد ساده باشد. همچنين بايد طوري تنظيم شود که بر روي وزن طبيعي تأثير زيادي نداشته باشد.


با توجه به ساعات طولاني گرسنگي در روز، بايد غذاهايي را مصرف کنيم که به کندي و دير هضم مي شوند مثل غذاهاي حاوي فيبر زياد. غذاهاي ديرهضم معمولاً 8 ساعت در دستگاه گوارش مي مانند، در حاليکه غذاهاي زود هضم فقط3 تا4 ساعت در معده باقي مي مانند و فرد خيلي زود احساس گرسنگي خواهد کرد.

 


غذاهاي دير هضم عبارتند از: حبوبات و غلات مثل جو، گندم، جو دوسر، لوبيا، عدس ، آرد سبوس دار ،‌ برنج با پوست و غيره ( که کربوهيدرات هاي پيچيده ناميده مي شوند).

 


غذاهاي زود هضم عبارتند از: غذاهايي که حاوي قند، آرد سفيد و غيره هستند (که به اين گروه کربوهيدرات هاي تصفيه شده گفته مي شود).

 


غذاهاي حاوي فيبر غذايي عبارتند از: غذاهاي حاوي سبوس، گندم سبوس دار، غلات و حبوبات، انواع سبزي ها مانند لوبياي سبز، نخود،‌ ذرت،‌ اسفناج، برگ چغندر، ميوه هاي با پوست، ميوه خشک شده مثل برگه زردآلو ، انجير،‌ آلو خشک، بادام و غيره.
غذاهاي مصرفي بايد در حالت تعادل با يکديگر باشند و از همه گروه هاي غذايي مثل ميوه، سبزيجات،‌گوشت و مرغ و ماهي، نان و غلات و گروه شير و لبنيات بايد در برنامه غذايي ما وجود داشته باشد.
غذاهاي سرخ شده بايد به مقدار کم مصرف شوند، زيرا باعث عدم هضم، سوزش سردل و اختلال در وزن مناسب مي شوند.

 

 

از چه غذاهايي پرهيز کنيم ؟

1 - غذاهاي سرخ کردني و چرب


2- غذاهاي حاوي قند زياد


3 - خوردن غذاي زياد بخصوص هنگام سحر


4 - خوردن چاي زياد هنگام سحر. چاي باعث افزايش ادرار شده و از اين طريق نمک هاي معدني که در طول روز بدن به آنها نياز دارد، دفع مي شوند.

 

5 - سيگار : اگر شما نمي توانيد کشيدن سيگار را يک دفعه قطع کنيد از هفته هاي قبل از ماه رمضان مصرف آن را به تدريج کاهش دهيد.

 

 

چه غذاهايي را مصرف کنيم ؟

1 - مصرف کربوهيدرات هاي مرکب در سحر که مدت طولاني تري هضم مي شوند و باعث مي شوند که کمتر گرسنه شويد.


2- حليم يک منبع عالي پروتئين بوده و از غذاهائي است که دير هضم مي شود.


3 - خرما منبع عالي قند، ‌فيبر، کربوهيدرات، پتاسيم و منيزيم مي باشد.


4 - مغز بادام غني از املاح خصوصا کلسيم و فيبر مي باشد.


5 - موز منبع غني پتاسيم، منيزيم و کربوهيدرات مي باشد.


6- مصرف زياد آب يا آب ميوه در فاصله بين افطار و زمان خواب باعث تأمين آب مورد نياز بدن مي شود.

 

 

مشکلات سلامتي، علل و درمان آن

يبوست
يبوست مي تواند باعث ايجاد بواسير، شقاق هاي دردناک مقعد و سوء هاضمه به همراه نفخ شود.


علل: مصرف کربوهيدرات هاي تصفيه شده، مصرف کم آب و فيبر غذايي.


درمان: مصرف کم کربوهيدرات هاي تصفيه شده، افزايش مصرف آب، استفاده از سبوس در پخت نان ها، استفاده از آردهاي قهوه اي و سبوس دار

 

 

سوء هاضمه و نفخ
علل: پرخوري، مصرف زياد غذاهاي چرب و سرخ شده، غذاهاي تند و ادويه دار، غذاهايي که ايجاد نفخ مي کنند مثل تخم مرغ،‌ کلم ، لوبيا، عدس و نوشابه هاي گازدار


درمان: پرخوري نکنيد، آب ميوه يا آب بنوشيد. از غذاهاي سرخ کردني اجتناب کنيد.

 

 

ضعف ( افت فشار خون )
علائم: افزايش تعريق، ضعف، خستگي، کم شدن انرژي، سرگيجه بخصوص هنگام برخاستن، ظاهر رنگ پريده و احساس افتادن که اين علائم بيشتر هنگام بعد از ظهر اتفاق مي افتند.


علل: مصرف کم مايعات و کاهش مصرف نمک


درمان:به مکان هاي گرم نرويد. مصرف نمک و مايعات را افزايش دهيد.


توجه: افت فشار خون بايد با گرفتن فشار خون در هنگام بروز علائم تأييد شود. افراد داراي فشار خون بالا ممکن است در طول ماه رمضان نياز به تنظيم مجدد داروهاي خود توسط پزشک داشته باشند.

 

 

سردرد
علل: عدم مصرف کافئين و تنباکو،‌انجام کار زياد در طول روز، کم خوابي، گرسنگي که معمولاً در طول روز بيشتر شده و در انتهاي روز بدتر مي شود. سردرد وقتي با افت فشار خون همراه شود، مي تواند منجر به سردرد شديد و حالت تهوع قبل از افطار شود.


درمان: در طول يک تا دو هفته قبل از ماه رمضان به تدريج مصرف کافئين و تنباکو را قطع کنيد. چاي سبز و بدون کافئين ممکن است جايگزين خوبي باشد. همچنين برنامه خود را در طول ماه رمضان طوري ترتيب دهيد تا خواب کافي داشته باشيد.

 

 

کاهش قند خون
علائم: ضعف، سرگيجه، خستگي،‌کاهش تمرکز،‌ تعريق زياد، لرزش بدن، عدم توانائي براي انجام فعاليت هاي بدني، سردرد و تپش قلب.


علل در افراد غير ديابتي: مصرف زياد قند مثل کربوهيدرات هاي تصفيه شده مخصوصاً در هنگام سحر باعث مي شود که بدن مقدار زيادي انسولين توليد کرده و باعث افت قند خون شود.


درمان: خوردن غذا هنگام سحر و کاهش مصرف نوشيدني ها و غذاهاي حاوي قند.


توجه: افراد ديابتي ممکن است به تنظيم مجدد داروهاي خود در ماه رمضان احتياج داشته باشند و بايد با پزشک خود مشورت کنند.

 

 

انقباضات عضلاني
علل: مصرف کم غذاهاي حاوي کلسيم، پتاسيم و منيزيم


درمان: خوردن غذاهاي غني از املاح بالا مثل: سبزيجات، ميوه جات، شير و لبنيات، گوشت و خرما


توجه: افراد داراي فشار خون بالا که تحت درمان هستند و افراد دچار سنگ کليه، بايد با پزشک خود مشورت کنند.

 

 

زخم معده،‌ سوزش سردل، التهاب معده
افزايش سطح اسيد در معده خالي در ماه رمضان باعث تشديد زخم و التهاب معده مي شود که به صورت احساس سوزش در ناحيه معده و زير دنده ها ظاهر شده و مي تواند بطرف حلق گسترش يابد. غذاهاي تند، قهوه و نوشابه هاي سياه اين حالت را بدتر مي کنند.
درمان هاي پزشکي براي کنترل سطح اسيد معده وجود دارند وافراد مبتلا، قبل از روزه گرفتن بايد با پزشک خود مشورت کنند.

 

 

سنگ کليه
سنگ کليه ممکن است در افرادي که به مقدار کم آب مي نوشند ايجاد شود. بنابراين مصرف زياد مايعات براي جلوگيري از تشکيل سنگ ضروري مي باشد.

 

 

درد مفاصل
علل: در طول ماه رمضان که نمازهاي بيشتري خوانده مي شود، فشار روي مفاصل زانو افزايش مي يابد. در افراد مسن و يا افراد دچار التهاب مفاصل اين مسئله باعث درد، سفتي، تورم و احساس ناراحتي مي شود.


درمان: وزن را کم کنيد تا زانوها مجبور نباشند وزن زيادي را تحمل کنند. قبل از ماه رمضان اندام تحتاني را ورزش دهيد تا براي فشار اضافي وارده، آماده باشند. آمادگي بدني باعث مي شود تا نماز راحت تر خوانده شود.

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
نويسنده : حسن طاوسی


قلمه زدن

 

قلمه قسمتي از شاخه،برگ يا ريشه است که از گياه مادري جدا ميشود ودر شرايط مساعد جهت ريشه زايي قرارميگيرد.قلمه انواع مختلفي دارد که 
که به برسه گروه قلمه  ريشه،قلمه شاخه و قلمه برگ تقسيم ميشود.در زير چند روش مهم آن را توضيح ميدهيم:
 
الف)قلمه ريشه
گياهاني مانند گل ابريشم و بگونيا تکمه را ميتوان به اين روش تکثير نمود.قلمه ريشه به صورت افقي يا عمودي در محل کشت ميشود.در صورت کشت عمودي
بايد دقت نمود که طرفي از ريشه که به طوقه نزديکتر است،بالاترقرارگيرد.
 
ب)قلمه شاخه
اين روش نسبت به انواع ديگر،متداول تر است.در اين روش قسمتي از شاخه که جوانه جانبي يا انتهايي دارد،از گياه مادري جدا و براي ريشه زايي در محيط مناسب قرار
ميدهند.
پس از توليد ريشه،آن را به صورت مستقل ميکارند.شاخه ايي که براي تهيه قلمه انتخاب ميشود،ممکن است يکي از سه نوع زير باشد:<<خشبي>>(چوب سخت)،
<<نيمه خشبي>>(چوب نيمه سخت)يا<<علفي>>.براين اساس،قلمه هاي شاخه را به سه دسته تقسيم ميکنند.در قلمه خشبي از قسمت خشبي
ساقه گياه مادري ;يعني بخشي که خوب رشد کرده است،ودر نوع نيمه خشبي از بخشي که نيمه خشبي است،قلمه را انتخاب ميکنند.قلمه علفي
هم از جوانترين قسمت ساقه است ودر قلمه جوانه،فقط از جوانه هاي موجود روي شاخه استفاده ميشود.
قلمه خشبي با توجه به اين که چه مقدار از چوب سال قبل را دارد،به سه دسته تقسيم ميشود:
قلمه خشبي ساده .
اين نوع قلمه خشبي از يک قطعه شاخه يکساله تهيه ميشود و بدون چوب سال قبل است.
قلمه خشبي پاشنه دار.
در اين نوع قلمه،تکه کوچکي از شاخه دوساله نيز همراه شاخه يکساله است.
قلمه خشبي قنداقه دار.
در اين نوع،چند سانتيمتر از شاخه دوساله باشاخه يکساله همراه است;يعني نسبت به قلمه پاشنه دار مقدارشاخه دوساله بيشتر است.
 
ج)قلمه جوانه
اگر مقدار شاخه براي تهيه قلمه شاخه،که هميشه چند جوانه دارد،کافي نباشد،ميتوان ازيک شاخه ،چندين قلمه که هرکدام يک جوانه دارند،
تهيه نمود.به اين ترتيب که شاخه را به قطعات کوچک 1-2سانتي متري تقسيم ميکنند.
هر قطعه را مانند يک قلمه کامل در ماسه يا خاک ميکارند.
 
هرگاه قطر شاخه اصلي يا مادري زياد باشد،مانند قلمه قنداقدارآن را ازوسط دو نيم کرده و سپس ميکارند.اين طرز قلمه در تکثيردرخت توت و مو
نتيجه رضايت بخش دارد.
 
د)قلمه برگ
گاهي از برگ بعضي گياهان نيز براي تکثير آنها استفاده ميشود.ليموترش و پرتقال را ميتوان از طريق قلمه برگ تکثيرنمود;به اين شرط که
در زمان قلمه زدن مقدار کمي از ساقه پايه مادري همراه برگ باشد.
شرايط موفق در  قلمه زدن:
گياهان،نميتوانند در هر شرايطي پرورش يابند.بويژه اندامي از گياه که تازه از پايه مادري خود جدا شده باشد،به رايط مناسبترو مراقبت بيشتري نياز خواهد داشت.
بنابراين شرايط را بايد خوب شناخت و آن را براي قلمه فراهم نمود.از سويي،خود قلمه نيز بايد مشخصاتي داشته باشد.دراين بخش،به شرايط
ومشخصات قلمه خواهيم پرداخت.
 
الف)شرايط داخلي:
منظور از شرايط داخلي،خصوصيات خود گياه است;يعني خود قلمه بايد ويژگيهايي داشته باشد،تا با قرار دادن آن در محيط مناسب،بتوان انتظار رشد
گياه سالم و شادابي جديدي داشت.درزير چند مورد از اين شرايط توضيح داده ميشود:
-سن قلمه.با توجه به نوع گياه،سن قلمه،يعني سن آن قسمت از اندام گياه که از آن قلمه تهيه ميشود،متفاوت است.
در بسياري از انواع قلمه،عمر قلمه حدود يکسال،ولي دربعضي ديگر بيشتر است.براي مثال،درختاني مانند زيتون،پس از گذشت چند سال 
ازسن شاخه قادر به توليد ريشه هستند.البته امروز،از شاخه هاي جوان زيتون نيز براي تهيه قلمه،استفاده زيادي ميکنند و براي ريشه دهي مطلوب،آنها را در گلخانه هايي نگهداري ميکنند که هواي داخل آنها با پودر پاشي آب،مرطوب نگاهداشته ميشود.(گاخانه  ميست)
-مقدار مواد ذخيره ايي قلمه.چون قلمه در ابتدا ريشه ندارد(به جز قلمه ريشه که در واقع بخشي از ريشه است)،بنابراين،هرقدر مواد ذخيره ايي دردرون بافتهاي آن بيشتر باشد،به همان ميزان احتمال گرفتن قلمه نيز بيشتر ميشود.پس بهتر است قلمه را در اوايل يا اواسط دوره استراحت از پايه مادري جدا کنند و بکارند.زيرا،در اين زمان هنوز شيره گياهي به جريان نيفتاده و به مصرف تغذيه آن نرسيده است.
-جهت يا قطب قلمه.هنگامه قرار دادن قلمه در خاک،دقت کنيد آن قسمت از شاخه که روي پايه مادري به طرف جوانه انتهايي است،همچنان به طرف بالا باشد.در صورتي که قسمت انتهاي فوقاني قلمه در زير خاک قرار داه شود و بخش تحتاني آن در بالا قرار گيرد،ريشه دار شدن قلمه دچار مشکل ميشود.
-طبيعت و ساختمان گياه.بعضي از گياهان،مانند تعدادي از درختان ميوه و کاج،با وجود داشتن همه عوامل،طبيعت و ساختمان گياه به گونه اي هستند که نميتوانند ريشه توليد کنند.براي تکثير اين دسته از گياهان بايد از روش هاي ديگري استفاده کنيد.
 
ب)شرايط خارجي
از عوامل بيروني يا محيطي که براي گرفتن قلمه موثرند،ميتوان موارد زير را نامبرد:
 
-نوع بستر کشت.بستر کشت قلمه،مکاني است که براي حفظ رطوبت قلمه و ايجاد شرايط مناسب براي رشد ريشه،از آن استفاده ميکنند.
بستر کشت قلمه را ميتوانيد از ماسه بدون خاک،خاک اره،تورب،مخلوطي از ماسه،تورب و آب انتخاب نماييد.در هرحال،بستر رشد قلمه بايد ضمن حفظ رطوبت کافي،بتواند مقدار زيادي هوا نيز در بين ذرات خود نگه دارد.همچنين،<<تورب به موادي گفته ميشود که از پوسيده شدن مواد عالي در باتلاقها بدست مي آيد.>>.
امروزه در ايستگاه <<ايست مالينگ>>،يکي از ايستگاههاي معروف تحقيقاتي اصلاح وتوليد پايه ها،براي بستر کشت از يک لايه گرانول پوست کاج به ارتفاع حدود7/5سانتي متر،روي يک لايه ماسه دانه ريز،به ارتفاع 20سانتي متر استفاده ميکنند.وجود ماسه براي اطمينان از انجام زهکشي کامل بستر کشت ضروري است.
 
-هوا.چون هوا براي توليد ريشه لازم است،بنابراين،بستر کشت قلمه بايد هوا داشته باشد.حتي،قلمه هاي مسن يا خشبي را بايد براي دسترسي آنها به هواي بيشتر،ه طور مايل در خاک فرو کنند،تا به هواي آزاد نزديکترباشند.
 
-حرارت.هرچند که برحسب نوع گياه ميزان حرارت لازم براي ريشه دهي قلمه متفاوت است،اما بطورکلي ميتوان گفت که دماي مناسب براي پيدايش ريشه قلمه حدود 21-27درجه سانتيگراد در روز و 15درجه در شب است.بايد اضافه کنيم که چون قلمه هاي مسن يا خشبي را بايد زمان استراحت گياه در خاک گذاشت.براي اينکه اندامهاي هوايي آن قبل از ريشه بيدار نشوند،بهتر است قلمه را در سکوي گرم گلخانه بکاريد ويا به هرصورت کاري انجام دهيد که بستر قلمه حرارت مناسبي داشته باشد.گاهي براي گرم شدن بستر کشت قلمه ها(ايجاد پاگرما)،المنتهاي برقي در عمق بسترکشت کار ميگذارند.براي ريشه دار شدن قلمه هاي درختاني مانند سيب استفاده از پاگرما ضروري است.
 
-رطوبت.از ديگر عوامل موثر براي موفقيت در ازدياد قلمه است.يعني بايد در بستر کشت قلمه،رطوبت به اندازه مناسب وجود داشته باشد.در قلمه هاي جواني که هنگام کشت تعدادي برگ دارند،بايد رطوبت هواي اطراف قلمه بيشتر ازرطوبت خاک باشد.براي اين منظور،همانطور که قبلا گفته شد،براي ريشه دار کردن قلمه هاي جوان يا علفي،گياهاني مانند زيتون،در گلخانه هاي بزرگ،بايد از روش مه پاشي آب در هواي گلخانه به منظور تامين رطوبت استفاده کنيد.در اين گلخانه ها آب به صورت مه بر روي سطح قلمه يا بستر کاشت پاشيده ميشود.گاهي براي اينکه قلمه رطوبت خود را تا ريشه دار شدن از دست ندهد،اطراف اندامهاي هوايي گياه را براي مدتي با نايلون مي پوشانند.
 
-نور.به نظر ميرسد که نور از ريشه دهي جلوگيري ميکند;يا به عکس وجود نداشتن نور در ريشه دهي موثر است.نشان داده شده که نور اثري منفي بر آغازيدن ريشه دارد.تابش آزمايشي با نورسفيد،بر قسمتهاي پايين قلمه هاي سپيدار و بيد در حين دوره ريشه زايي،از رشد آن جلوگيري ميکند.قلمه هاي نرم و علفي دربرابر نور(به علت نقشي که نور در فرآيند فتوسنتز و توليد کربوهيدراتها دارد)،واکنش نشان ميدهند;اما قلمه هاي چوب سخت گياهان خزان دارکه مواد غذايي کافي دارند و بي سبزينه اند،در تاريکي بهتر ريشه ميدهند.بديهي است که بعد از توليد ريشه ،وجود نور ضروري است.
 
طرزتهيه قلمه
تهيه قلمه،روشي ساده است که در مقايسه با روش کشت بذر،به زمان و حوصله کمتري نياز دارد.براي انجام اين کار بايد به موارد زير توجه کرد:
قلمه هاي چوب سخت در طول دوره خواب گياه وبيشتر از شاخه هايي که در طول فصل رشد گذشته به وجود آمده اند،تهيه ميشود.قلمه  هاي گياهاني که به راحتي تکثير ميشوند،معمولا بايد از پاييز تا اوايل زمستان بدست آورد.اين قلمه ها بلافاصله در يک خزانه(يک قطعه زمين که حوب زهکشي،آبياري و محافظت ميشود و قلمه ها يکسال در آن باقي ميمانند}يا به طور مستقيم در باغ کاشته ميشود.از زميني که خاک آن سنگلاخي،سنگين يا ساختمان ضعيف بوده و بويژه در زمستان غرقاب ميشود،نبايد استفاده کرد.اگرچه تا حد ممکن کشت قلمه در اوايل زمستان ترجيح داده ميشود;اغلب کشت آن تا پاييز نيز ادامه پيدا ميکند.در اوايل بهار،نبايد اجازه داده شود که قلمه ها خشک شوند و ممکن است آبياري ضروري باشد.طول قلمه هاي چوب سخت معمولا 25-40سانتي متر است.اغلب نصف طول آنها در داخل خاک قرار ميگيرد;اما در شرايطي که احتمال خشک شدن وجود دارد،دوسوم تا سه چهارم طول قلمه نيز بايد در داخل خاک فرو برود.خاک به دقت و به طور کامل آماده شود.اگر به طور عميق شخم خورده باشد،قلمه ميتواند بدون استفاده از يک بيل در داخل خاک قرار داده شود.در روش ديگر،با قرار دان قلمه ها در پلي اتيلن هاي سياهي که روي زمين گسترده شده اند،نتايج بهتري به دست مي آيد
براي زودتر ريشه دارشدن قلمه،ميتوان ته قلمه را در يک هورمون ريشه زا قرار دارد.از جمله هورمون هايي که براي اين منظور استفاده ميشود،هورمون ()يا ايندول بوتيريک اسيد است;و به صورت پودرو يا محلول قابل کاربرد دارد.
 
-اکنون قلمه را آبياري کرده،ودر يک کيسه پلي اتيلن بگذاريد.قلمه نبايد با کيسه پلي اتيلن تماس يابد.بايد دانست که بيشتر قلمه ها بعد از ريشه دهي به نور نياز دارند،ولي بايد دور از نور مستقيم آفتاب و نيز يخبندان باشد.جهت نگهداري رطوبت،لازم است قلمه را مرتب مه پاشي نمود.
 
-وقتي شاخه هاي جديدي روي قلمه ظاهر شدند،معلوم ميشود که قلمه ريشه دار شده و گرفته است.حال زمان آن است که کيسه پلي اتيلن را برداشته و قلمه به نور مستقيم آفتاب عادت داده شود.البته بهتر است آن را از تابش مستقيم آفتاب تابستان دور نگه داشت.
 
-در بهار از مقداري  کود شيميايي استفاده ميکنند و نيز قلمه بايد به طور حتم از يخبندان زمستان سال بعد محافظت شود و بايد مراقب بود تا در اثر آبياري بيش از اندازه ريشه هاي جوان قلمه پوسيده نشود و بايد ميزان آبياري را کاملا کنترل کرد.
قلمه زدن در بعضي از گونه هاي گياهي در تمام طول سال امکان پذير است،اما بهتر است آن را در بهار و اوايل تابستان تهيه کرد;زيرا جريان شيره گياهي در اين زمان و هنگام شروع مجدد برگ دهي بيشتر است.  



:: موضوعات مرتبط: درسی، ،
نويسنده : حسن طاوسی


پیوندزدن گیاهان

آموزش پیوند زدن درختان میوه

آموزش پیوند زدن درختان میوه

پيوند از نظر فيزيولوژيكي و بيولوژي

پيوند زدن كه در حقيقت عبارت از زخم كردن و قطع مقدار زيادي از شاخ و برگ گياه و بعداً مجبور كردن دو نبات مختلف به زندگاني با يكديگر است، تغييرات فيزيولوژيكي و بيولوژيكي مخصوصي در گياه پيوندي جديد به وجود مي آورد.

جوش خوردن پيوندك و پايه

براي اينكه فسمت هاي مختلف دو گياه بتواند با يكديگر زندگاني كرده و توليد نهال جديد كند و بهره كافي دهد بايد اتصال اين دو قسمت با يكديگر كامل باشد يعني باهم جوش خورده يكي شود.اين موضوع ممكن نيست مگر آنكه پايه و پيوندك با يكديگر نمو نموده و سلولهاي محل اتصال با يكديگر شروع به فعاليت كرده نسج جواني به وجود آورد.براي حصول اين مقصود، بايد دو طبقه مولده پايه و پيوندك با يكديگر منطبق شده به يكديگر بچسبند يعني هيچ قسم مانع از مايع يا جامد و يا بخار بين آنها قرار نگيرد.

در نباتات علفي تقريباً تمام سلولهاي پايه و پيوندك نمو كرده يك نوع سنجش پارانشيمي توليد مي كند كه فضاي بين پايه و پيوندك را پر مي نمايد.در نباتات خشبي اين عمل تقريباً فقط بوسيله سلولهاي طبقه مولده انجام مي گيرد.پس از آنكه فضاي بين پايه و پيوند به وسيله اين نسج پر شد يك طبقه از سلولهاي آن تبديل به طبقه مولده شده و شبيه پلي رابط بين طبقه مولده پايه و اين طبقه در پيوندك مي شود كه من بعد مانند كامبيوم معمولي درخت در داخل توليد آوندهاي چوبي نموده و در خارج تشكيل آوندهاي آبكشي مي دهدو بدين ترتيب اتصال و يكسره شدن آوندها از پايه به پيوند عملي مي شود.

در نباتات دو لپه اگر مانع تجانس پايه و پيوندك در بين نباشد جوش خوردن دو قسمت درخت پيوندي حتمي است ولي در نباتات يك لپه اين امر غير ممكن است و اگر هم پايه با پيوندك جوش بخورد دوام آن حداكثر يك سال خواهد بود.( بنا بر تجربيات شوبرت در كتاب موليش) علت عدم موفقيت درپيوند كردن نباتات يك لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوي و عدم وجود طبقه مولده متصل به هم مي باشد.

قرابت پيوندك با پايه

جوش خوردن پايه و پيوندك تابع دقت در عمل قرار دادن پيوندك روي پايه مي باشد ، يعني دو طبقه مولده بايد حتماً با يكديگر تماس حاصل كنند ولي براي منظور مورد بحث يعني جوش خوردن دو قسمت با يكديگر اين شرط كافي نيست زيرا علاوه بر لزوم تطبيق دو طبقه مولده طبيعت دو گياه مورد عمل نيز بايد با يكديگر وفق دهد و يا به عبارت ديگر تجانس و قرابتي نيز بين انها برقرار باشد.تا عمر درخت پيوندي زياد شده و بهره كافي دهد.در پاره اي از نباتات مشاهده مي شود كه دو نوع گياه مختلف مانند درخت گلابي و درخت به كاملاً با يكديگر جوش خورده توليد درختي پر بهره و نسبتاً قوي مي نمايد.در بعضي از درختان ديگر حتي افراد يك جنس را كه ژانر مي نامند نمي توان با يكديگر پيوند نمود مثلاً سيب و گلابي كه هر دو از يك جنس ولي جور مختلف مي باشند اغلب با يكديگر جوش نمي خورند و اگر هم اتفاقاً پايه .و پيوندك با يكديگر جوش خورد عمر درخت پيوندي خيلي كوتاه مي باشد و از نظر اقتصادي كم بهره خواهد بود.اين قرابت و تجانس كه امري است طبيعي گاهي به اندازه كار پيوند زدن را مشك مي كند كه پاره اي از درخت هاي سيب را نمي توان با يكديگر پيوند نمود.مثلاً درخت سيبي كه داراي چوب نرم است و درخت سيبي كه چوب آن سخت مي باشد با يكديگر قابل پيوند نيست.

موضوع تجانس بين پايه و پيوند كه از مسائل مهم پيوند زدن و يكي از شرايط لازم موفقيت در عمل پيوند مي باشد كاملاً تجربي است .يعني فقط عمل و ازمايش نشان مي دهد كه چه نوع گياهي يانبات ديگر قابل پيوند كردن است.

در قاعده عمومي و بطور كلي مي توان گفت كه گونه هاي مختلف يك جنس با يكديگر قابل پيوند كردن مي باشد.موفقيت در پيوند دو جنس مختلف مشكل و به طور استثناء حاصل مي شود ودر چنين مواقع درخت پيوندي ضعيف و يا كم عمر است و پيوند افراد و خانواده مختلف با يكديگر غير ممكن است.

اثر متقابل پيوندك و پايه روي يكديگر و نتايج آن

عده اي از دانشمندان ( من جمله موليش) معتقد هستند كه پايه و پيوندك در يكديگر تاثير ندارند زيرا هيچ يك از تغييرات حاصله ارثي نيست و با بذر قابل تكثير و توليد مجدد نمي باشد.دسته اي ديگر مانند دانيل و بوف عقيده دارند كه تاثير متقابل دو قسمتي كه با يكديگر زندگاني مي كنند زياد است و اين تغييرات ارثي مي باشد و حتي ممكن است منجر به ايجاد گونه جديدي بشود مانند بذري كه از پيوند كلم معمولي روي ريشه شلغم به دست مي آيد.

1- در پاره اي از درختان رنگ ميوه و يا رنگ برگ و گل در اثر انتخاب پيوند مناسب تغيير مي كند مثلاً اگر يك گوجه فرنگي را كه داراي برگهاي قرمز رنگ است روي گوجه آمريكايي پيوند كنند رنگ برگ آن تيره تر مي شود تا آنكه همان گونه را روي گوجه معمولي پيوند بزنند.

2- نتيجه ديگر اثر متقابل پايه و پيوندك مقاومت بيشتر درخت پيوندي به بيماريها و سرماي زياد مي باشد.

3- يكي ديگر از تاثيرات پيوند كردن درختي كم شدن عمر بعضی از درختان پيوندي است.هر گاه پسته معمولي را روي درختي از گونه خود و يا از گونه آتلانتيكا پيوند كنند درخت پيوندي در حدود دويست سال عمر مي كند ولي درخت پسته اي كه در آن پيوندك پسته معمولي و پايه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بيش از 60 يال عمر نمي كند

فوايد پيوند

1- در گياهاني كه نمي توان آنها را با قلمه و يا پا جوش ازدياد نمود براي حفظ مشخصات خارجي و داخلي يعني ژنتيكي پايه مادري از پيوند استفاده مي نمايد به عبارت ديگر پيوند كردن تغييري در خواص ظاهري و يا باطني پيوندك نمي دهد.

2- درختان كهن كه به علتي قسمت هوايي ان از بين رفته و يا فرسوده شده باشد ولي ريشه آن قوي و فعال است مي توان ان درخت را به وسيله پيوند جوان كرد و اين عمل را نسبت به نوع درخت تا حداكثر 5 مرتبه تكرار نمود.

3- در درختان ضعيف كه مقدار ريشه در آنها كم بوده و يا طبيعاتاً قادر به جذب شيره خام به اندازه كافي نمي باشند با پيوند كردن شاخه ريشه داري به تنه ان جبران كمبود شيره خام را نموده قسمت هوايي چنين درختي قوي مي گردد.اين كاملاً كاملا شبيه به تزريق خون در بدن بيماري است كه مقدار زيادي از خون خود را از دست داده باشد با اين تفاوت كه نزد انسان پس از يك يا چند مرتبه تزريق كمبود خون تامين شده و تكرار عمل لازم نيست ولي در درختان اين تزريق شيره خام اضافي بايد هميشگي باشد و به اين جهت است كه با پيوند كردن پايه ريشه داري كه در نزديكي درخت مورد عمل كاشته شده براي هميشه منبع شيره خامي در دسترس آن قرار مي دهند.

4- اغلب اتفاق مي افتد كه در زمستان جانوران جونده مانند خرگوش به باغ آمده پوست درختان را مي جوند و از اين را ه اغلب باعث خشك شدن درخت مي گردند.براي نجات درخت از مرگ حتمي كافي است دو سر شاخه جوان را در بالا و زير خم حاصله از دندان جانور به طوري كه بعداً شرح خواهيم داد پيوند كنند.

پس از دو يا سه سال شاخه هاي جوان پيوند شده قوي گرديده و علاوه بر رساندن مقدار كافي شيره خام به درخت وزن قسمت هوايي آن را نيز تحمل نموده تاج درختبر جا مي ماند و در اين موقع اگر شدت آسيب زياد باشد به حدي كه نتوان باقي مانده تنه زخمي درخت را يعني قسمتس كه بين دو محل پيوند قرار گرفته نگاه داشت آن را قطع مي كنند و درخت به جاي يك تنه داراي چهار پايه خواهد شد.

5- هر گاه درختي در محل معيني نتواند به وسيله ريشه خود تهيه مواد غذايي كند از پيوند استفاده نموده درخت مطلوب را روي پايه ديگري كه قرابت و تجانس با درخت مورد بحث داشته باشد پيوند مي نمايند مانند بادام كه در اراضي مرطوب نمي توانند زندگاني كنند و يا رازقي در خاكهاي آهكي در اين صورت بادام را روي گوجه و رازقي را روي ياس معمولي كه قادربه زندگاني در خاك آهكي مي باشد پيوند مي كنند.

6- در درختاني كه روي ريشه خود ضعيف و يا زيادتر از حد معمول و لازم قوي مي شوندباغبان با پيوند نمودن اين نوع درختان روي پايه مناسب ديگر قدرت و يا ضعف قسمت هوايي درخت مورد عمل را بنابر ميل خود تغيير مي دهد.مانند پيوند درخت گلابي روي پايه به.درخت به طبيعتاً كوتاه و تقريباً درختچه است و ريشه آن نيز كم و سطحي مي باشد.پيوند درخت گلابي روي درخت به از اين ضعف و كمي ريشه استفاده نموده كوتاه و كم رشد مي شود ولي در عوض داراي ميوه شيرين تر و كمي مرغوب تر مي گردد.

7- در پاره اي از درختان مانندپسته گل نر و ماده از يكديگر مجزا و روي دو درخت جدا قرار دارد به نحوي كه اگر تمام درختان پسته در باغي به تنهايي از درخت نر يا ماده تشكيل شده باشند آن باغ هيچگاه بهره نخواهد داد.و لازم است حتماً هر دو نوع درخت را نزديك يكديگر كاشت.معمولاً در بدر تاسيس باغ پسته براي هر 9 عدد درخت پسته ماده يك درخت نر به منظور تامين مقدار لازم پلن يا گرده براي تلقيح مي كارند ولي در اغلب باغات كهنه مانند باغات پسته دامغان مشاهده مي شود كه تمام درختان باغ از نوع ماده مي باشندو مقدار حصول باغ پسته بسته به وزش باد يا وجود يك درخت يا چند درخت نر در باغات مجاور مي باشد و بنابراين اولاً درختان هر سال ميوه نمي دهندو يا اگر ميوه دار شوند، مقدار آن سيار كم مي باشد.براي رفع اين عيب و اصلاح باغ كهنه بايد از پيوند استفاده نمود.به اين طريق كه روي پاره اي از درختان ماده كه به فاسله منظمي از يكديگر قرار دارند يك شاخه را باجوانه درخت نر پيوند مي نمايند تا هر سال مقدار كافي گرده براي بارور كردن گلهاي ماده موجود باشد و بهره برداري از باغ هر سال منظم و مرتب گردد.

8- معمولاً گياهاني كه از بذر يا هر وسيله غير تناسلي به غير از پيوند به وجود مي آيند پس از مدتي زندگاني و رسيدن به حد بلوغ كه بطور متوسط 6تا 7 سال به طول مي انجامد شروع به ميوه دادن و يا گل كردن مي نمايد.در صورتي كه اگر همين درختان بوسيله پيوند زياد شوند پس از مدت كوتاهي كه حداكثر از 2تا3 و يا 4 سال تجاوز نمي كند شروع به گل كردن و ميوه دادن مي نمايد. بنابراين يكي ديگر از فوايد پيوند تسريع در بهره برداري مي باشد.

9- در آزمايشگاه ها مخصوصاً در مورد اصلاح ميوه و يا ايجاد انواع جديد بوسيله دو رگ گيري لازم است كه قبلاً نوع ميوه حاصله مورد آزمايش قرار گيرد و كاشتن بذر هميشه حصول مقصود را به تاخير مي اندازد در صورتي كه پيوند دوره آزمايش را كوتاه مي كند.

10- در پاره اي درختان پيوند قدرت بار دادن درخت پيوندي را زياد مي كند.

11- معمولاً تكثير مكرر گياهي در مدت طولاني با تقسيم ريشه يا بذر خالص نيكو و جلب توجه گياه را از بين برده و محصول نامرغوبي جايگزين ميوه يا گل مرغوب آن مي گردد و اين خاصيت در اصطلاح علمي انحطاط يا دژنرسانس نام دارد .مثلاً گل كوب را هر گاه به وسيله تقسيم غده ريشه ازدياد نمايند پس از مدتي گلها كوچك و نامرغوب مي شود.براي جلوگيري از انحطاط و يا اقلاً به تاخير انداختن آن مي توان از قلمه و يا پيوند استفاده نمود.

12- بعضي از درختان توليد پاجوش فراوان مي كنند. پاجوش زياد باعث ضعف درخت مي شود و قطع و بر طرف كردن آنها نيز دشوار و مستلزم مراقبت دائمي و هزينه مي باشد.مانند انواع ياس درختي و پاره اي از گل هاي سرخ و نسترن براي رفع اين زحمت اغلب گل يا ميوه مطلوب را روي پايه اي كه طبيعتاً پاجوش نمي دهد پيوند مي نمايند.

13- اغلب مشاهده مي شود كه درختي با دارا بودن تمام شرايط لازم براي ميوه دادن مانند سن بلوغ قدرت كافي و عدم شاخ و برگ زياد معهذا ميوه نمي دهد.علت اين امر هنوز كاملا روشن نيست ولي تجربه نشان داده است كه هر گاه چند جوانه گل از درخت همجنس روي يكي از شاخه هاي آن پيوند كنند درخت مورد عمل در سالهاي بعد مرتباً ميوه خواهد داد.

فصل پيوند

بنابر آنچه بيان شد موقع پيوند زدن زماني است كه گياه در دوره فعاليت يعني شيره نباتي در جريان باشد.بنابراين از نظر علمي در هر موقع از ستال به استثناي موقعي كه گياه در دوره استراحت به سر مي برد و شيره نباتي راكد گرديده مي توان عمل پيوند را انجام داد.

اين نظريه در عمل به اشكالاتي بر مي خورد كه عملا موقع پيوند زدن را محدود مي كند.

1- مقدار زياد شيره نباتي مانع ايجاد تماس بين پيوندك و پايه در ناحيه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با يكديگر مي شود و به اصطلاح باغبانان پيوندك در شيره نباتي مايع مانع ايجاد تماس بين پيوندك و پايه در ناحيه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با يكديگر مي شود و به اصطلاح باغبانان پيوندك در شيره نباتي خفه مي گردد.

2- حرارت زياد باعث تبخير فوق العاده پيوندك شده و قبل از آنكه سلولهاي طبقه مولده يكي شوند و شيره نباتي كافي به پيوندك برسد، گرما پيوندك را خشك نموده از بين مي برد.

3- سرماي زمستان و يخبندان و بطور كلي حرارت كمتر از 10 درجه در هواي اطراف پيوندك نيز مانع فعاليت سلولهاي نامبرده گرديده جوش خوردن پيوند را غير ممكن مي سازد.

بنابر آنچه گفته شد عملاً در دو فصل بطور حتم مي توان گياهان را پيوند كرد .يكي در فصل بهارپس از بيدار شدن پايه و قبل از انكه شدت جريان شيره نباتي زياد شود و يا انكه سرماي اول بهار مانع فعاليت سلولهاي قسمت هوايي گياه گردد و ديگري در اواخر تابستان و يا ائايل پائيز (بنا بر نوع درخت ) كه جريان شيره نباتي تا اندازه اي كند شده و سرماي زمستان هنوز فرا نرسيده است.بديهي است كه هر گاه ممكن شود با وسايل مناسبي از اثر سوء گرماي تابستان جلوگيري به عمل آيد و يا آنكه گرماي هواي محل اجازه دهد مي توان درفصل نامبرده نيزعمل پيوند را انجام داد.



وسايل و لوازم پيوند زدن

اين ادوات عبارتند از : اره بزرگ و كوچك – داسك – قيچي باغباني – چاقوي پيوند زني – داس مخصوص جهت تهيه پايه در پيوند اسكنه – ريسمان و چسب پيوند مي باشد.

ريسماني كه در پيوند زدن به كار مي رود بايد داراي شرايط زير باشد :

1- در مقابل آفتاب و رطوبت زود نپوسد.

2- ريسمان بايد به اندازه كافي قابل كشش باشد تا مانع نمو قطري پايه در محل پيوند نگرددزيرا اگر ريسمان فاقد اين خاصيت باشد پيوندك از بالاي محل پيوند نمو زياد نموده و متورم مي گردد در صورتي كه پايه در آن نقطه نازك و ضعيف مي ماند و اين امر ممكن است در آتيه باعث سستي درخت پيوندي گرديده و در اثر جزيي حادثه و يا وزش باد نسبتاً شديدي قسمت پيوندي درخت از پايه جدا شود.

3- ریسماني كه براي بستن به كار مي رود نبايد در اثر رطوبت كوتاه شود و يا به اصطلاح معروف « آب برود» زيرا در اين صورت ريسمان كوتاه شده به پايه و پيوندك فشار وارد آورده مانع نمو و رشد قطري شاخه مي گردد.در عين حال رطوبت و حرارت نبايد موجب طويل شدن ريسمان گردد چه در اين جالت ريسمان از دو شاخه باز شده و نتيجه مطلوب ازبستن پيوندك و پايه حاصل نمي شود.هر اندازه درخت قوي و ضخيم تر است ريسمان نيز بايد كلفت تر و محكم تر باشد.

4- ريسمان بايد به اندازه كافي محكم باشد تا در اثر قطور شدن شاخه ريسمان قبل از موقع مناسب پاره نشود.

انواع ريسمان

ريسمانهاي مختلفي كه براي بستن پيوندك به كار برده مي شود عبارت است از : ريسمان پشمي – پنبه اي – علفي و يا پوست پاره اي از درختان مانند پوست درخت بيد و غيره.

براي بستن انواع پيوند هاي نازك و متوسط ريسمان پشمي وسيله خوبي است .رطوبت در اين نوع ريسمانها تاثير ندارد.مخصوصا اگر در موقع تهيه آنها شم مورد استفاده را مدتي در روغن گذارده باشند.قوه كشش پشم نيز به اندازه كافي مي باشد.

در رسمان پنبه اي نيز تغييرات جوي مخصوصا رطوبت تاثير نداردولي قوه كشش آن كم است و در بستن درختان سريع الرشد مانع نمو قطري محل پيوند مي شود .ريسمان پنبه اي بيشتر براي بستن درختان ضخيم و آنهايي كه نمو و رشد قطري كمي دارند مورد استفاده قرار مي گيرد.

ماده اي كه براي اين منظور مورد استفاده قرار مي گيرد ، چسب پيوند نام دارد و بايد داراي خواص زير باشد:

1- چسب پيوند بايد در مقابل گرماي خورشيد اب نشود زيرا در اين صورت جوانه هايي كه زير محل پيوند قرار گرفته است ، در اثر ذوب چسب پوشيده شده و از فعاليت و نمو باز مي ماند.

2- چسب پيوند بايد به نحوي تركيب شود كه در مقابل سرماي اتفاقي ترك نخورد و منفذي بزاي تبخير پيوند و دخول آب و هوا زير پيوند و پوست درخت ايجاد نشود.

3- چسب پيوند بايد به اندازه كافي نرم باشد تا بتوان آنرا به آساني روي شكافها و درخت ماليد .

4- چسب پيوند بايد غير قابل نفوذ به آب و هوا باشد.

5- چسب پيوند بايد از موادي تركيب شده باشد كه مضر براي سلامتي درخت نباشد ، يعني پوست درخت را نسوزاند و سلولهاي جوان را نكشد.

چسب پيوند از مخلوط كردن اجسام مختلف كه هر كدام داراي چند يا يكي از خواص نامبرده مي باشد به دست مي آيد و اين اجسام عبارت است از : صمغ –سقز – قير- زفت – موم – پيه- روغن كتان – پارافين – دوده – گل افرا – و در بعضي موارد الكل و تربانتين .در عمل تعداد معيني از اجسام نامبرده را به نسبت معين با يكديگر مخلوط نموده مورد استفاده قرار مي دهند.

تركيب و تهيه چند نوع چسب

مخلوط اول : زفت 300 گرم – رزين 100 گرم – موم 50 گرم – پيه 25 گرم – گل افرا 25 گرم.

كليه مواد نامبرده به غير از گل افرا را بعد ازخرد كردن باهم ذوب نموده پس از ان گل افرا را اضافه مي كنند.بعد از آنكه در اثر بهم زدن ملوط يكنواختي تهيه شد ، ان را در آب سرد ريخته آنقدر مالش مي دهند تا يك جسم كروي و سفتي به دست ايد.

مخلوط دوم: رزين 250 گرم – زفت 750 گرم – پيه 250 گرم – و گل افرا 500 گرم .رزين و زفت از طرفي و پيه از طرف ديگر عليحده ذوب و بعداً مخلوط شده به مجموع مواد مذاب نامبرده گل افرا را اضافه مي كنند.

مخلوط سوم : رزين 5 قسمت – زفت 3 قسمت – پيه 1 قسمت – گل افرا 2 قسمت.

دو جسم اول را عليحده و پيه را جداگانه ذوب نموده باهم مخلوط مي كنند و بعد گل افرا را اضافه مي نمايند.

مخلوط چهارم : موم 2 قسمت – صمغ (رزين ) 4 قسمت – پيه 1 قسمت.

مخلوط پنجم:موم 400 گرم – پيه 150 گرم – سقز 100 گرم.

مخلوط ششم : موم 5 قسمت صمغ (رزين ) 16 قسمت -روغن كتان 1 قسمت – دوده يا افرا 2 قسمت.

به طوريكه ملاحظه مي شود انواع چسب و طرز تهيه آن متفاوت استو هر باغبان بايد مطابق آب و هواي منطقه خود با مواد نامبرده چسب مناسبي تهيه كند.

چسب سرد

مخلوط اول : رزين 1000 گرم – موم 500 گرم – الكل 180 سانتي متر مكعب

مخلوط دوم: زفت 5000 گرم – گچ نرم 1200 گرم – اكل صنعتي 900 گرم - تربانتين 600 گرم موم 100 گرم.

زفت و موم را جداگانه ذوب نموده مخلوط مي كنند سپس الكل و تربانتين را با هم در مخلوط بالا ريخته مدتي هم مي زنند بعد گچ را به تدريج اضافه مي كنند و آنقر هم مي زنند تا محلول يك دستي به دست آيد.اين چسب مانند كليه چسب هاي سرد بايد پس از سرد شدن مورد استفاده قرار گيرد.

مخلوط سوم : زفت 1100 گرم – پيه 500 گرم – موم 250 گرم – الكل صنعتي 250 گرم.

براي نگهداري چسب سرد بايد مقدار كمي از آن را در جعبه فلزي كه در آن كاملاً بسته شود و هيچ منفذي براي تبخير الكل يا تربانتين نداشته باشد قرار دهند.

طرزاستعمال چسب پيوند

هنگام استعمال چسب نكات زير بايد مورد توجه قرار گيرد:

1- كليه زخمهاي درخت و محل پيوند را بايد فوراً و بدون وقت پس از انجام عمل پيوند با چسب بپوشانند.

2- در مصرف چسب نبايد صرفه جويي كرد يعني با يد به مقدار زياد آن را روي زخمهاي درخت قرار داد.تا از نفوذ آب و هوا زير پوست گياه به حداكثر و به طور موثري جلوگيري به عمل آيد.

3- در انتهاي پيوندك اگر بريدگي وجود داشته باشد بايد آن را نيز زير چسب پيوند پوشانيد.

4- در صورتي كه چسب گرم مورد استفاده قرار گيرد درجه حرارت آن بايد به اندازه اي باشد كه انگشتان بتوانند تحمل آنرا بنمايند زيرا در غير اينصورت گرماي زياد چسب باعث سوختن پوست و كشته شدن سلولهاي زنده طبقه مولد و بطور كلي تمام سلولهاي نبات كه با چسب تماس دارند مي گردد.

انتخاب پايه و پيوندك

پايه و پيوندك بايد هر كدام داراي خواص و صفاتي باشد تا پيوند زدن ممكن و يا از نظر اقتصادي مقرون به صرفه گردد.

1- انتخاب پايه: بهترين پايه بايد داراي شرايط زير باشد:

مقاومت به سرما-اين موضوع در نواحي گرمسير و يا نقاطي كه داراي آب و هواي معتدل مي باشندچندان داراي اهميت نيست ولي در مناطث سردسير براي دوام درخت پيوندي و برداشت بهره كافي بايد پايه هايي انتخاب نمود كه در مقابل سرماي سردترين زمستان محل مقاومت كند و مخصوصاً اين نكته را بايد در نظر گرفت كه مقاوت پايه به اين عمل بايد بيشتر از مقاومت پيوندك باشد چه اگر پايه به سرما حياي تر از پيوندك باشد در سالهاي خيلي سرد و فوق العاده درخت پيوندي به كلي از ريشه خشك مي شود در صورتي كه اگر مقاومت آن زيادتر شد.در چنين سالي هر وقت پيوندك در اثز سرما ازبين رفت مي توان ازريشه قوي يا زياد پايه كه د مقابل سرما اثتقامت كرده استفاده نموده مجدداً آن را پيوند كرد.در اين صورت نمو پيوندك سريع بوده زودتر از درختي كه پايه آن جوان و ضعيف است ميوه خواهد داد.

2-ازدياد پايه: براي پايه نوعي را بايد انتخاب نمود كه تكثير آن به آساني و با هزينه كم ميسر باشد و مخصوصاً تا جايي كه ممكن است بايد پايه را بوسيله غير تناسلي ازدياد كرد زيرا فقط در اين صورت است كه پايه ها يكنواخت و از يك جنس بوده و با در نظر گرفتن اثر متقابل پايه و پيوندك در يكديگر باغ يكنواخت به دست مي آيد و بهره برداري از آن آسانتر و كم هزينه تر مي شود.

3- مقاومت به بيماريها: يكي از شرايط مهم در انتخاب پايه مقاومت آن به انواع مختلف بيماريها و آفات مي باشد .مثلا درباره انواع مو كه از نظر علمي به ويتيس وينفرا معروف است ( كليه موهاي ايران از اين نوع است ) مورد حمله حشره زير زميني واقع مي گردد كه فيلكسر نام دارد.اين آفت روي ريشه مو زندگاني مي كند و در مدت نسبتاً كمي درخت را خشك نموده از بين مي برد.در مقابل موهاي محلي ايران يك نوع ديگردرخت انگور يافت مي شود كه اصل آن از آمريكا بوده و اين حشره به ريشه آن صدمه نمي زند.

خوشبختانه اين آفت در ايران مشاهده نشده ولي هر گاه در ناحيه شيوع يافت بايد موي ايراني را روي پايه آمريكايي پيوند نمود.تا بوته انگور از گزند فليكسر در امان بماند.

4- آساني عمل پيوند زدن:پوست پاره اي از گياهان به سختي از چوب جدا مي شود ودر بعضي ديگر پوست به اندازه اي نازك است كه جدا كردن آن از چوب غير مقدور مي باشد.و اين موضوع در پيوند تاجي و شكمي داراي اهميت فراوان است.بنابراين در مورد پيوند كردن بايد نوعي از گياه به عنوان پايه انتخاب شودكه به آساني بتوان پوست آن را از چوب جدا نمود.

5- مقدار و نوع ريشه:نباتاتي كه دارا يريشه سطحي و قوي مي با شند بر گياهاني كه داراي ريشه عمودي و ضعيف مي باشند از نظر پايه ترجيح دارند چه تغيير مكان دادن درختانيكه ريشه سطخي دارند به مراتب آسانتر و موفقيت

پیوند از نظر فیزیولوژیكی و بیولوژی
پیوند زدن كه در حقیقت عبارت از زخم كردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور كردن دو نبات مختلف به زندگانی با یكدیگر است، تغییرات فیزیولوژیكی و بیولوژیكی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.
جوش خوردن پیوندك و پایه
برای اینكه فسمت های مختلف دو گیاه بتواند با یكدیگر زندگانی كرده  و تولید نهال جدید كند و بهره كافی دهد باید اتصال این دو قسمت با یكدیگر كامل باشد یعنی باهم جوش خورده  یكی شود.این موضوع ممكن نیست مگر آنكه پایه و پیوندك با یكدیگر نمو نموده و سلولهای محل اتصال با یكدیگر شروع به فعالیت كرده نسج جوانی به وجود آورد.برای حصول این مقصود، باید دو طبقه مولده پایه و پیوندك با یكدیگر منطبق شده به یكدیگر بچسبند یعنی هیچ قسم مانع از مایع  یا جامد  و یا بخار بین آنها قرار نگیرد.
در نباتات علفی تقریباً تمام سلولهای پایه و پیوندك نمو كرده یك نوع سنجش پارانشیمی تولید می كند كه فضای بین پایه و پیوندك را پر می نماید.در نباتات خشبی این عمل تقریباً فقط بوسیله سلولهای طبقه مولده انجام می گیرد.پس از آنكه فضای بین پایه و پیوند به وسیله این نسج پر شد یك طبقه از سلولهای آن تبدیل به طبقه مولده شده و شبیه پلی رابط بین طبقه مولده پایه  و این طبقه در پیوندك می شود كه من بعد مانند كامبیوم معمولی درخت  در داخل  تولید آوندهای چوبی نموده  و در خارج تشكیل آوندهای آبكشی می دهدو بدین ترتیب اتصال و یكسره شدن آوندها از پایه به پیوند عملی می شود.
در نباتات دو لپه اگر مانع تجانس پایه و پیوندك در بین نباشد جوش خوردن  دو قسمت درخت پیوندی حتمی است ولی در نباتات یك لپه این امر غیر ممكن است و اگر هم پایه با پیوندك جوش بخورد دوام آن حداكثر یك سال خواهد بود.( بنا بر تجربیات شوبرت در كتاب مولیش) علت عدم موفقیت درپیوند كردن  نباتات یك لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوی  و عدم وجود طبقه مولده متصل  به هم می باشد.
قرابت پیوندك با پایه
جوش خوردن پایه و پیوندك تابع دقت  در عمل قرار دادن پیوندك روی پایه می باشد ، یعنی دو طبقه مولده باید حتماً با یكدیگر تماس حاصل كنند ولی برای منظور مورد بحث یعنی جوش خوردن  دو قسمت  با یكدیگر  این شرط كافی نیست زیرا علاوه بر لزوم تطبیق دو طبقه مولده طبیعت دو گیاه  مورد عمل نیز باید با یكدیگر وفق دهد و یا به عبارت دیگر  تجانس و قرابتی  نیز بین انها برقرار باشد.تا عمر درخت پیوندی زیاد شده  و بهره كافی دهد.در پاره ای از نباتات مشاهده می شود كه دو نوع گیاه مختلف مانند درخت گلابی و درخت به كاملاً با یكدیگر جوش خورده تولید درختی پر بهره و نسبتاً قوی می نماید.در بعضی از درختان دیگر حتی افراد یك جنس را كه ژانر می نامند نمی توان با یكدیگر پیوند نمود مثلاً  سیب و گلابی كه هر دو از یك جنس ولی جور مختلف می باشند اغلب با یكدیگر جوش نمی خورند و اگر هم اتفاقاً پایه .و پیوندك با یكدیگر جوش خورد عمر درخت پیوندی خیلی كوتاه می باشد و از نظر اقتصادی كم بهره خواهد بود.این قرابت و تجانس كه امری است طبیعی  گاهی به اندازه كار پیوند زدن را مشك می كند كه  پاره ای از درخت های سیب  را نمی توان با یكدیگر پیوند نمود.مثلاً درخت سیبی كه دارای چوب نرم است و درخت سیبی كه چوب آن سخت می باشد با یكدیگر قابل پیوند نیست.
موضوع تجانس بین پایه و پیوند كه از مسائل مهم پیوند زدن  و یكی از شرایط  لازم موفقیت در عمل پیوند می باشد كاملاً تجربی است .یعنی فقط عمل و ازمایش نشان می دهد كه چه نوع گیاهی  یانبات دیگر  قابل پیوند كردن است.
در قاعده عمومی و بطور كلی می توان گفت  كه گونه های مختلف یك جنس با یكدیگر قابل پیوند كردن می باشد.موفقیت در پیوند دو جنس مختلف مشكل و به طور استثناء   حاصل می شود ودر چنین مواقع درخت پیوندی ضعیف  و یا كم عمر است و پیوند افراد و خانواده مختلف با یكدیگر غیر ممكن است.
اثر متقابل پیوندك  و پایه روی یكدیگر و نتایج آن
عده ای از دانشمندان ( من جمله مولیش) معتقد هستند كه پایه و پیوندك در یكدیگر تاثیر ندارند زیرا هیچ  یك از تغییرات حاصله ارثی نیست  و با بذر قابل تكثیر  و تولید مجدد نمی باشد.دسته ای دیگر مانند دانیل و بوف عقیده دارند كه تاثیر متقابل دو قسمتی كه با یكدیگر  زندگانی می كنند زیاد است  و این  تغییرات ارثی می باشد  و حتی ممكن است  منجر به ایجاد  گونه جدیدی بشود مانند بذری كه  از پیوند كلم معمولی روی ریشه شلغم به دست می آید.
1- در پاره ای از درختان رنگ میوه  و یا رنگ برگ  و گل در اثر انتخاب پیوند مناسب تغییر می كند مثلاً اگر یك گوجه فرنگی را كه دارای برگهای قرمز رنگ است روی گوجه آمریكایی پیوند كنند  رنگ برگ آن تیره تر می شود تا آنكه همان گونه را روی گوجه معمولی پیوند بزنند.
2- نتیجه دیگر اثر متقابل پایه و پیوندك  مقاومت بیشتر درخت پیوندی به بیماریها و سرمای زیاد می باشد.
3- یكی دیگر از تاثیرات پیوند كردن درختی كم شدن  عمر بعضی از درختان پیوندی است.هر گاه پسته معمولی را روی درختی از گونه خود و یا از گونه آتلانتیكا پیوند كنند درخت پیوندی در حدود دویست سال عمر می كند ولی درخت پسته ای كه در آن پیوندك پسته معمولی و پایه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بیش از 60 یال عمر نمی كند.



:: موضوعات مرتبط: درسی، ،
نويسنده : حسن طاوسی


عسل وانواع آن

عسل، شهد و ماده مترشحه محتوی قند گیاهان است که توسط زنبور عسل جمع‌آوری شده، تغییر حالت داده و درشان عسل ذخیره می‌گردد.

انواع عسل

عسل ماده شیرین و غلیظی است که توسط زنبوران عسل از شهد گل‌ها جمع‌آوری شده و تغییر شکل می‌یابد و سپس در داخل سلول‌های مومی کندو ذخیره می‌شود. این عسل کاملاً طبیعی و سرشار از مواد غذایی و حیات‌بخش بوده و می‌تواند تمام نیازهای غذایی را برطرف کند، زیرا زنبور تمام املاح و ویتامین‌های موجود در گل را به شکل عسل می‌پروراند و آن را قابل جذب در خون می‌سازد.

ترکیبات یک عسل معمولی بدین صورت است:

فروکتوز 2/38 درصد، گلوکز 31 درصد، آب 1/17 درصد، مالتوز 2/7 درصد، ساکاروز 1/5 درصد، املاح معدنی و ویتامین. pH عسل حدود 3/7 - 4/5 متغیر است، بنابراین با وجودی که عسل گاهاً یک ماده اسیدی است، ولی به علت شیرینی خاص حالت اسیدی آن محسوس نیست.

 

انواع عسل بر اساس نوع گل

عسل بر حسب این که متعلق به کدام گل باشد، به دلیل ترکیبات درونی آن گل متفاوت است. نتیجه خاصیت درمانی آن نیز تفاوت خواهد داشت و به طور کلی به سه دسته تقسیم می‌گردد:

 

1. عسل مخلوط

اغلب عسل‌های تجاری از این دسته‌اند که برای داشتن کیفیت باثبات، انواع مختلف عسل‌های حاصل از گل‌های مختلف را با هم مخلوط می‌کنند تا به رنگ، طعم، دانسیته و سایر خصوصیات مطلوب و یکنواخت برسند.

 

2. عسل جنگلی

این نوع عسل از چند نوع گیاه وحشی که هر ساله در مناطق خاصی می‌رویند به دست می‌آید و به دلایل آب و هوایی، مزه و طعم آن ممکن است از سالی به سال دیگر متفاوت باشد. از این دسته می‌توان عسل تیره رنگ جنگلی را در آلمان نام برد که طرفداران خاص خود را دارد. عسل‌های تولیدشده از جنگل و کوه‌های اروپایی مرکزی بیشتر از درختان کاج (PINUSSPP) و عسل‌های حاصل از MANUKA در نیوزلند از گیاه LEPTESPERMUM SCOPARIUM  دارای خاصیت بسیار قوی ضد میکروبی است.

 

3. عسل تک گل

این نوع عسل حاصل زنبورهایی است که در منطقه مشخصی نگهداری شده‌اند و تغذیه‌شان از گرده‌های یک نوع گل می‌باشد و اغلب دارای طعم و رنگ مخصوص به خود می‌باشند، به عنوان مثال در آفریقای شمالی (مصر) زنبورها در مناطق خاصی اطراف باغات مرکبات زندگی می‌کنند و تنها از شکوفه‌های مرکبات عسل می‌سازند. به دلیل تنوع زیاد گل‌هایی که زنبور از آن‌ها عسل تهیه می‌کند، در اینجا تنها به خواص درمانی برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

عسل بر حسب این که متعلق به کدام گل باشد، به دلیل ترکیبات درونی آن گل متفاوت است. نتیجه خاصیت درمانی آن نیز تفاوت خواهد داشت

 

 

خواص درمانی انواع عسل

عسل بهار نارنج

خواص دارویی: مقوی قلب، ضد بی‌خوابی، تقویت اعصاب و آرام‌بخش.

 

عسل آویشن

خواص دارویی: رفع عفونت‌های عمومی، تقویت بینایی، ضد صرع و تشنج، درمان تنگی تنفس و معالج دردهای مفاصل.

 

عسل ریحان

خواص دارویی: ضد میگرن، تقویت عمومی بدن و تقویت اعصاب و ضد کم خوابی.

 

عسل اقاقیا

خواص دارویی: مفید برای ناراحتی‌های صفرا، ملین و خواب‌آور و مفید برای کم‌خونی و ضعف سیستم ایمنی. 

 

عسل جعفری

خواص دارویی: تقویت مغز و حافظه، کاهش نفخ و مفید برای گرفتگی عروق و ناراحتی‌های روده.

 

عسل آفتابگردان

خواص دارویی: مدر و نرم کننده سینه، مفید برای ناراحتی‌های ریه و حنجره و مسکن سرفه و سرماخوردگی.

 

عسل گشنیز

خواص دارویی: درمان سرفه‌های تحریکی، دردهای عضلانی، مفید برای آفت دهان، تقویت لثه و مفید برای زکام و اسپاسم ماهیچه‌ای.

 

عسل شوید

خواص دارویی: مقوی معده، ازدیاد شیر مادران، آرام‌بخش و حاوی اسیدهای معدنی.

 

عسل سیاه دانه

خواص دارویی: ضد دردهای مفاصل، ضد سرفه، تصفیه کننده خون، ضد دردهای قاعدگی و ضد سنگ کلیه و مثانه.

 

 عسل اکالیپتوس

خواص دارویی: ضدمالاریا، ضد آنفلوانزا، ضدسرماخوردگی و ضدبرونشیت.

عسل ماده شیرین و غلیظی است که توسط زنبوران عسل از شهد گل‌ها جمع‌آوری شده و تغییر شکل می‌یابد و سپس در داخل سلول‌های مومی کندو ذخیره می‌شود

 

عسل یونجه

خواص دارویی: ملین و خون ساز، ازدیاد شیر مادران، ضد سرفه و تقویت اعصاب.

 

عسل مریم گلی

خواص دارویی: ضد عفونت بدن، مقوی معده، نافع برای سرفه و ضد عفونی کننده دستگاه گوارش.

 

عسل مرکبات

خواص دارویی: ضد تهوع و سم، نرم کننده سینه، مفید برای سرماخوردگی، کاهش ورم‌های بدن، ضد عفونی کننده، تصفیه خون، اشتها آور، کاهش کلسترول و ضد باکتری و قارچ.

 

عسل بابونه 

خواص دارویی: کاهش تب، میگرن، سردرد، آرتروز، کاهش حساسیت، ضد درد، کاهش فشار خون، دردهای استخوانی، تقویت سیستم ایمنی بدن و تقویت مغز و حافظه.

 

عسل کنار

خواص دارویی: ضد کم‌خونی، تقویت قوای جنسی و تقویت اعصاب.

 

عسل جعفری

خواص دارویی: خلط‌آور، ملین، دفع کننده سنگ کلیه و ضد عفونت بدن. 



:: موضوعات مرتبط: درسی، ،
نويسنده : حسن طاوسی


صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد